دختر کوچولوی ملوس دو تا سیب در دو دست داشت.
در این موقع مادرش وارد اطاق شد . . . چشمش به دو دست او افتاد.
گفت، "یکی از سیباتو به من میدی؟"
دخترک نگاهی خیره به مادرش انداخت و نگاهی به این سیب و سپس آن سیب . . .
اندکی اندیشید. . . . سپس یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب. . . .
لبخند روی لبان مادرش ماسید. . . .
سیمایش داد میزد که چقدر از دخترکش نومید شده است . . .
امّا، دخترک لحظهای بعد یکی از سیبهای گاز زده را به طرف مادر گرفت
و گفت، "بیا مامان این سیب شیرینتره!"
مادر خشکش زد . . .
چه اندیشهای به ذهن خود راه داده بود و دخترکش در چه اندیشه بود.
هر قدر باتجربه باشید، در هر مقامی که باشید، هر قدر خود را دانشمند بدانید،
قضاوت خود را اندکی به تأخیر اندازید
و بگذارید طرف مقابل شما فرصتی برای توضیح داشته باشد.
قضاوت زودهنگام ممنوع